معنی قابلگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قابلگی. [ب ِ ل َ / ل ِ] (حامص) مامائی. ماماگی. مامنافی. (ناظم الاطباء). عمل ماما. فن قابله. شغل قابله.

حل جدول

مامایی

مترادف و متضاد زبان فارسی

دایگی، مامایی

فرهنگ فارسی هوشیار

مامائی، ماماگی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر