معنی قابلمه پز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قابلمه پز. [ل َ م َ / م ِ پ َ] (نف مرکب) آنکه خوراک ها را در قابلمه پزد. آبگوشت پز. || (ن مف مرکب) غذائی که در قابلمه پخته شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

خوردان پز کماجدان پز (صفت) آنکه خوراک را در قابلمه پزد، غذایی که در قابلمه پخته شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر