معنی فیل مال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فیل مال. (ن مف مرکب) پیل مال. (فرهنگ فارسی معین). مالیده زیر پای فیل. || (اِمص مرکب) به پای پیل مالیدن، و این نوعی از مجازات بوده است که مجرم یا دشمن را زیر پای پیل می انداختند.

فیل مال. (اِ مرکب) پیل مال. (فرهنگ فارسی معین). مال بسیار. ثروت بیکران.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر