معنی فکاهت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فکاهت. [ف َ هََ] (ع مص) فکاهه. شوخ بودن. خوش طبع بودن. (فرهنگ فارسی معین). || (اِمص) مزاح و مطایبه یعنی خوش طبعی. (غیاث از منتخب). رجوع به فکاهه شود.

فرهنگ معین

(فَ هَ) [ع. فکاهه] (اِمص.) خوش - طبعی، مزاح.

فرهنگ عمید

خوش‌طبع بودن، شوخ و خندان بودن، سخنان خنده‌دار گفتن و خندیدن،
خوش‌طبعی، خوش‌منشی، مزاح،

فرهنگ فارسی هوشیار

شوخ و خندان بودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر