معنی فچفچه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فچفچه. [ف ُ ف ُ چ َ / چ ِ] (اِ) سخنی که بر زبانها و میان مردم افتاده باشد لیکن بعنوان سرگوشی و خفیه به هم گویند. (برهان: لغات متفرقه). فجفجه. رجوع به فجفجه شود.

فرهنگ معین

(فُ چْ فُ چِ) (اِ.) پچ پچ، پچپچه، سخنی که بر سر زبان ها افتاده باشد و مرد م درِ گوشی و آهسته به یکدیگر بگویند، نجوا.

فرهنگ عمید

سخنی که بر سر زبان‌ها افتاده و مردم آهسته و بیخ گوشی به یکدیگر بگویند، پچ‌پچه، پچ‌پچ،

فرهنگ فارسی هوشیار

سخنی که بر زبانهای مردم افتاده باشد که به طور سرگوشی و آهسته به یکدیگر گویند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر