فهمیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فهمیدن. [ف َ دَ] (مص جعلی) از فهم و علامت مصدر فارسی. (یادداشت مؤلف). دریافت کردن. دریافتن. ادراک کردن. (فرهنگ فارسی معین).
(فَ هْ دَ) [ع - فا.] (مص م.) دریافت کردن، ادراک کردن.
درک کردن، دریافتن،
پی بردن،
(مصدر لازم) فهم داشتن،
(مصدر لازم) حس کردن،
دانستن
حالی شدن
دانستن
ادراک، دانستن، درک کردن، دریافتن، شناختن، آگاهییافتن، مطلعشدن، واقفشدن، احساس کردن، باخبرشدن، بوبردن، خبردارشدن
پی بردن، درک کردن
زانین
ادراک