معنی فنلن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فنلن. [ف ِ ن ِ ل ُ] (اِخ) فرانسوا دُ سالینیاک دُ لا موت (1651- 1715 م.). از شعرای فرانسوی. مانند لافونتن افسانه هایی پرداخته و کتابی نیز بنام سرگذشت تلماک دارد که در آن از طرز حکومت فرانسه در دوره ٔ لویی چهاردهم انتقاد کرده است. (از یادداشتهای مؤلف).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.