معنی فلک زده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فلک زده. [ف َ ل َ زَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) مفلس و تهی دست. (آنندراج). سخت بدبخت. بداختر. (یادداشت مؤلف):
بر زمین هر کجا فلک زده ای است
بینوایی به دست فقر اسیر...
خاقانی.

فرهنگ عمید

بی‌طالع، بدبخت، فقیر،

فرهنگ فارسی هوشیار

بدبخت، فقیر، بی طالع سپهر زده بی ستاره مستمند (صفت) ستمدیده بدبخت، مفلس تهیدست.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر