معنی فغان دربستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فغان دربستن. [ف َ دَ ب َ ت َ] (مص مرکب) ناله سر دادن. فغان کردن. فریاد کردن:
در تماشای خط سرسبزتو
چشم بگشاده فغان دربسته ام.
عطار.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر