معنی فغان برکشیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فغان برکشیدن. [ف َ ب َ ک َ / ک ِ دَ] (مص مرکب) فریاد کشیدن. فریاد کردن. ناله کردن. زاری و فغان کردن:
بخندید و آنگه فغان برکشید
طلایه چو آواز رستم شنید.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر