فطو در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
فطو. [ف َطْوْ] (ع مص) سخت راندن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || تاریکی شب به همه جای رسیدن. (مصادر اللغه ٔ زوزنی).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.
آخرین مطالب وبلاگ



