معنی فصیج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فصیج. [] (اِ) شیر تازه دوشیده ای است که کف آن نشسته است. (فهرست مخزن الادویه). گویا مصحف فصیح است با حاء حطی. رجوع به فصیح شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.