معنی فسق، فسوق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی آزاد

فِسق، فُسُوق، (فَسَقَ، یَفِسقُ و یَفسُقُ و فَسُقَ، یَفسُقُ) خارج شدن از راه راست و حقیقت، سرپیچی کردن از اوامر الهی، مرتکب اعمال زشت گردیدن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر