معنی فرودستی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فرودستی. [ف ُ دَ] (حامص مرکب) فقر و تنگدستی. (یادداشت به خط مؤلف). || زیردست دیگران بودن. (یادداشت به خط مؤلف).

فرودستی. [ف ُ دَ] (ص نسبی) منسوب به بنگاله که آن را فرودست نیز نامند. (از برهان).

فرهنگ معین

(~. دَ) (حامص.) پستی، حقارت.

فرهنگ فارسی هوشیار

تنگدستی، زیردست دیگران بودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر