معنی فرندل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

پارسی تازی گشته فرندل از گیاهان دارویی (اسم) گیاهی است علفی و پایا بارتفاع 60 سانتیمتر از تیره حنا که دارای برگهای متناوب یا متقابل است. گل هایش ارغوانی است. از این گیاه در حدود 30 گونه شناخته شده است و آن در غالب دشتهای مرطوب اروپا و افریقا و آسیا (از جمله ایران) در کنار گودالها و جریان های آی می روید. جام گل آن دارای گلبرگهایی به طول 12 برابر کاسبرگهاست. پرچمهایش 12 عددند. سر شاخه های این گیاه دارای تانن و گلوکزیدی به نام سالیکروزید است از سرشاخه های گلدار آن به عنوان دافع جراحات و قابض و ضداسهال استفاده می شود و به علاوه در موارد التهاب و تورم امعا ء و اسهال خونی به کار می رود و مصرفش در طی 3 تا 4 روز باعث رفع عارضه مذکور و زایل شدن خون از مدفوع میشود. از عصاره های این گیاه برای رفع اسهال کودکان در اسهال خونی باسیلی استفاده می کنند و به علاوه جهت رفع التهاب حاد دستگاه تناسلی زنان و رفع خارش آنها و نیز جهت معالجه برخی امراض جلدی از قبیل اکزما به کار می رود. گلوکزید این گیاه را به صورت قرصهایی به نام سالیکرین یا سالیکروزید که قرص هایی ‎5 میلی گرمی هستند به بازار عرضه داشته اند و در روز به تعداد 8 تا 10 قرص می توان به کار برد. گیاه مذبور در اکثر نقاط ایران بخصوص اطراف رضائیه و مازندران می روید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر