معنی فرمان گزار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرمان گزار.[ف َ گ ُ] (نف مرکب) اجراکننده ٔ فرمان:
بدندش سه سالار فرمان گزار
یکی را سپرد از یلان صدهزار.
اسدی.
رجوع به فرمان گذار شود.
فرهنگ معین
(~. گُ) (ص مف.) فرمان پذیر.
فرهنگ عمید
فرمانگزارنده، اجراکنندۀ فرمان، مطیع،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) اجرا کننده فرمان فرمان پذیر.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.