معنی فرشته ٔ مرگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فرشته ٔ مرگ. [ف ِ رِ ت َ / ت ِ ی ِ م َ] (اِخ) عزرائیل. فرشته ٔ جان ستان:
یارب ار فانی کنی ما را به تیغ دوستی
مر فرشته ی ْ مرگ را با ما نباشد هیچ کار.
سنائی.
رجوع به عزرائیل و فرشته ٔ جان ستان شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر