معنی فرحی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فرحی. [ف َ حا] (ع ص، اِ) ج ِ فرحان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به فرحان شود. || (ص) مؤنث فرحان. (از اقرب الموارد). فرحانه. رجوع به فرحان و فرحانه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر