معنی فرا داشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

بر سر دست گرفتن، بلند کردن، به سویی متوجه کردن، نگه داشتن. [خوانش: (~. تَ) (مص م.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) بلند کردن، به سویی متوجه کردن، نگهداشتن: من آن شب درآن موضع حاضر بودم و شما را چراغ فرا می داشتم، نصب کردن گماشتن ‎0 یا گوش فرا داشتن 0 استماع کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر