معنی فراماسون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فراماسون. [فْرا / ف ِ سُن ْ] (فرانسوی، اِ) این کلمه در قرن سیزدهم میلادی به پیشه ورانی که با تیشه کار میکردند گفته می شد. (از دائرهالمعارف انگلیسی). تیشه دار. هیزم شکن. || (اِخ) از قرن سیزدهم به بعد به کسانی گفته شده که در حوزه های سازمان اسرارآمیز فراماسونری شرکت میکردند. (از دایرهالمعارف بریتانیکا). عضو یک جامعه ٔ جهانی سِرّی که هدفش به ظاهر تبلیغ برادری، تعاون اجتماعی و کمکهای متقابل است. (از فرهنگ وبستر امریکایی). عضو انجمن سِرّی کهنی که در سراسر جهان شعبه هایی دارد و هدفش تبلیغ و تعلیم محبت، برادری و کمک های متقابل است. (از فرهنگ لرنر آکسفورد). سازمان فراماسونها را درزبان انگلیسی «فری میسنزهال » میگویند. (از وبستر). رجوع به فراماسونری شود.
(فِ سُ) [انگ.] (اِ.) عضو جمعیت فراماسونری.
عضو سازمان یا جمعیت فراماسونری،
فرانسوی آزاد راز (راز بنا گلکار) (اسم) عضو فراماسونری