معنی فراغ خطی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فراغ خطی. [ف َ خ َطْ طی] (حامص مرکب) خلاص. رهایی. آزادی. (ناظم الاطباء). فارغ خطی. رجوع به فارغ خطی شود.
فرهنگ معین
(فَ. خَ طُ) [ع - فا.] (حامص.) رهایی، خلاص.
فرهنگ فارسی هوشیار
رهایی آزادی خلاص رهایی آزادی فارغ خطی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.