معنی فراخ شکاف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فراخ شکاف. [ف َ ش ِ] (ص مرکب) گشاد. فراخ: مضروجه؛ چشم فراخ شکاف. (منتهی الارب). رجوع به فراخ شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) گشاد فراخ.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر