معنی فر، فرار، مفر، مفر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی آزاد

فَرّ، فِرار، مَفرّ، مَفِرّ، (فَرَّ، یَفِرُّ) فِرار کردن، در رفتن، شتافتن، پناه بردن و مُلجّی گشتن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر