معنی فخاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فخاری. [ف َخ ْ خا ری ی] (ع ص) داشگر. (دستوراللغه). و این غیر از خزاف است که سفالینه فروش باشد. (یادداشت بخط مؤلف). بائعالفخار. (اقرب الموارد).

فرهنگ عمید

کوزه‌گر

فرهنگ فارسی هوشیار

کلالی سفالگری ‎ عمل و شغل فخار، (اسم) فخار خانه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر