معنی فحشا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

گناه، کار زشت، زنا. [خوانش: (فَ) [ع. فحشاء] (اِ.)]

فرهنگ عمید

زنا،
(اسم) [قدیمی] گناه بزرگ و کار بسیارزشت،

مترادف و متضاد زبان فارسی

زنا، معصیت، زشتکاری، فجور، فسق

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) معصیت عمل زشت بدی که از حد در گذرد، زنا، نابکاری.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر