معنی فاوا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فاوا. (ص) شرمنده و رسوا. (برهان):
بس که بخشد کف تو درّ و گهر
بحر شرمنده گشته و فاوا.
عمعق بخاری.
|| (اِ) شرمندگی و رسوایی. (برهان).

فرهنگ معین

(ص.) شرمنده و رسوا.

فرهنگ عمید

شرمنده: بس که بخشد کف تو دُرّ و گهر / بحر شرمنده گشته و فاوا (عمعق: ۱۹۵)،
رسوا،

حل جدول

فناوری اطلاعات و ارتباطات

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) شرمنده و رسوا.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر