معنی غیسانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غیسانی. [غ َ نی ی] (ع ص نسبی) منسوب به غیسان. خوبروی خوش قامت گویی سرو سهی است در حسن قامت. (منتهی الارب) (آنندراج). زیبارویی که در خوشی قامت بسان شاخه ٔ درخت باشد. (از اقرب الموارد).

فرهنگ فارسی هوشیار

پارسی تازی گشته کاشانی کاشی خوبروی خوش اندام

فرهنگ فارسی آزاد

غَیْسانِی، زیبا-خوب،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر