معنی غیب گفتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
غیب گفتن. [غ َ / غ ِ گ ُ ت َ] (مص مرکب) خبر دادن از چیزهای پنهانی. (ناظم الاطباء). گفتن چیز نهانی. خبر دادن از غیب. عمل شخص غیبگو: چشم باز غیب میگوید. رجوع به غَیب شود. || سرّ کسی را آشکار کردن. || پیش بینی کردن در امور محتمل الوقوع. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
نهانی گفتن راز گفتن (مصدر) خبر دادن از چیزهای نهانی اخبار از مغیبات.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.