معنی غوغا برافکندن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غوغا برافکندن.[غ َ / غُو ب َ اَ ک َ دَ] (مص مرکب) بانگ و فریاد برافکندن. فتنه و آشوب بپا کردن. فتنه انگیختن. غوغا انگیختن. هیاهو کردن. رجوع به غوغا شود:
از اشک خون پیاده و از دم کنم سوار
غوغا به هفت قلعه ٔ مینا برافکنم.
خاقانی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) هیاهو کردن بانگ برآوردن، فتنه بر پا کردن ایجاد آشوب کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر