معنی غوطه ور کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
غوطه ور کردن. [طَ / طِ وَ ک َ دَ] (مص مرکب) فروبردن چیزی یا کسی را در آب. سر در آب فروبردن. غوطه دادن. غوته دادن. رجوع به غوطه و غوته شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) فرو بردن کسی یا چیزی را در آب، غرق کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.