معنی غوره فشاردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غوره فشاردن. [رَ / رِ ف َ / ف ِ دَ] (مص مرکب) غوره افشردن. گریان ساختن خود. گریه کردن:
ز دست ساقی دولت شراب ناب بنوش
حسود خام طمع میفشار گو غوره.
بدر جامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) فشار دادن غوره برای استخراج عصاره آن، به گریه آوردن گریان ساختن، (مصدر) گریه کردن، غایب شدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر