معنی غوایل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غوایل. [غ َ ی ِ] (ع ص، اِ) رجوع به غوائل شود: و چون ابوعلی آن رخنه برگرفت و از عوادی شرّ و غوایل ضرّ نصر فارغ شد... (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272ص 265). دام حبایل را جهان نام نهاده اند و شبک غوایل را زمان. (جهانگشای جوینی). فرمود که حکم پسران همین است. مادام که طریق رعایت جانب یکدیگر مسلوک دارنداز غوایل حوادث در امان مانند. (جهانگشای جوینی).

فرهنگ عمید

غائله

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) جمع غائله (غایله) سختی ها بلاها.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر