معنی غنیمت یافتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غنیمت یافتن. [غ َ م َ ت َ] (مص مرکب) غنیمت گرفتن. به غنیمت رسیدن. غُنم. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل). تَخَبﱡس. (منتهی الارب). رجوع به غنیمت و غَنیمه شود:
غنیمت که از لشکرش یافتی
بدان بندگی تیز بشتافتی.
فردوسی.
غلامان... بسیاری بکشتند و بسیار غنیمت یافتند از هر چیزی. (تاریخ بیهقی). بسیاری غوری کشته شد و غنیمت بسیار یافتند. (تاریخ بیهقی). همه شب لشکر منصور به غارت مشغول بودند و غنیمت یافتند. (تاریخ بیهقی).

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) غنیمت گرفتن به غنیمت رسیدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر