معنی غنچه خندی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غنچه خندی. [غ ُ چ َ/ چ ِ خ َ] (حامص مرکب) خندیدن غنچه وار:
زهر برگ گل غنچه خندی کنم
به تحسینش گل دسته بندی کنم.
نورالدین ظهوری (از بهار عجم).

فرهنگ فارسی هوشیار

خندیدن مانند غنچه غنچه وار خندیدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر