معنی غرض ورزی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
غرض ورزی. [غ َ رَ وَ] (حامص مرکب) غرض ورزیدن. غرض رانی. اعمال غرض. به کار بردن غرض. رجوع به غرض و غرض ورزیدن و غرض رانی و غرض راندن و غرض داشتن شود.
(~. وَ) [ع - فا.] (حامص.) به کارگیری نیت های کینه جویانه، دوری از انصاف و بی طرفی.
به کار بردن غرض، غرضرانی، دشمنی،
بداندیشی
رو پایی (ویژگیهای دستوری و فرهنگ واژه های گیلکی) حالت و کیفیت غرض پرست غرض ورزی.