معنی غرباء در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غرباء. [غ ُ رَ] (ع ص، اِ) ج ِ غریب. (منتهی الارب) (دهار). غریبان. مسافران. بیگانگان. (منتهی الارب). دورماندگان. مردمان غریب و بیگانه و مسافر. || مردمان فقیر و پریشان و درویش. (ناظم الاطباء): قوم غرباء؛ اباعد. (اقرب الموارد). رجوع به غریب شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

جمع غریب، غریبان، مسافران، بیگانگان

فرهنگ فارسی آزاد

غُرَباء، غریب ها- افراد دور از وطن- بیگانه ها (مفرد:غَرِیْب)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر