معنی غبازه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غبازه. [غ َ زَ / زِ] (اِ) چوبدستی قلندران را گویند. (برهان). چوب گاوران باشد. (صحاح الفرس). چوبی که گاو و خران رانند. منجیک (ترمذی) گوید:
بر دل چون تاول است و تاول هرگز
نرم نگردد مگر بسخت غبازه.
(لغت فرس ص 478) (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین).
خصم تو گاویست خرنهاد که هرگز
نرم نگردد مگر بسخت غبازه.
ناصرخسرو (از انجمن آرا).
رجوع به گوازه و گواز و غباز شود.

فرهنگ عمید

چوب‌دستی شبانان که با آن گاو یا خر را می‌راندند: پر دل چون تاول است و تاول هرگز / نرم نگردد مگر به سخت‌غبازه (منجیک: لغت فرس: غبازه)،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) چوبدستی شبانان و قلندران.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر