معنی غالیون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غالیون. (معرب، اِ) گیاهی است که شیر را در حال منجمد گرداند. یا آن بمهمله است «عالیون ». (منتهی الارب). عاقداللبن. نباتی است ایستاده، طبیعت آن گرم در درجه ٔ اول و در دوم خشک. (الفاظ الادویه). غالیون یا قالبون علف شیر. (دزی ج 2 ص 199). و صاحب مخزن الادویه آرد: غاربون... لغت یونانی است بمعنی عاقداللبن جهت آنکه شیر را مانند انفحه منجمد میگرداند... ماهیت آن: نباتی است ایستاده برگ آن طولانی و گل آن زرد و باریک و ریزه و انبوه و خوشبو به اندک حدت و منبت آن کنار آبهای ایستاده. طبیعت آن گرم در اول و خشک در دوم. و خواص آن حابس نزف الدم و ضماد آن جهت سوختگی آتش و قطع خون جراحات و با قیروطی و روغن جهت رفع اعیا و بیخ آن در آخر اول گرم و در دوم تر، افعال آن بغایت محرک باه است - انتهی. و صاحب تحفه آرد: در قانون در حرف عین مذکور است و به لغت یونانی بمعنی عاقداللبن است چه آن نبات حکم پنیر مایه دارد در بستن شیر، برگش دراز و گلش زرد و ریزه و انبوه و خوشبو نزدیک آبهای ایستاده میروید در اول گرم و در دوم خشک و حابس نزف الدم و ضماد گل او جهت سوختگی آتش و قطع خون جراحات و باروغن گل جهت اعیا نافع است و بیخ او در آخر اول گرم و در نیمه ٔ دوم تر و بغایت محرک باه است - انتهی.

غالیون. (اِخ) پرو قنصول اخائیه که برادرش سنکای فیلسوف وی را توصیف میکند (و میگوید) وی شخصی حلیم و ساده دل بود. و قوم یهود پولس را در حضور همین غالیون آورده ادعا کردند که کفر میگوید. بنابراین غالیون از این ادعا صرف نظر نمود و اعتنائی نکرد زیرا این مطلب از جمله ٔ مطالبی نبود که در محکمه ٔ رومانیان بدان توجه و اعتنائی توان کرد. (کتاب اعمال رسولان 18: 12-16) و خود غالیون و برادرش سنکا از جمله ٔ اشخاصی بودند که نرون ظلم پیشه امر به قتل ایشان کرد. (قاموس کتاب مقدس).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر