معنی غافل گیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
غافل گیر. [ف ِ] (نف مرکب) کسی که بی خبر بر کسی حمله ور شود. (آنندراج).غافل گیرنده. سگ غافلگیر، سگ هرزه مَرَس:
بکش سگ را مهل تا پیر گردد
که چون شد پیر غافل گیر گردد.
|| (ن مف مرکب) به غفلت گرفته شده. و با کلمات کردن و شدن و گشتن ترکیب شود: غافل گیر کردن. غافل گیر شدن. غافل گیر گشتن.
فرهنگ عمید
ناگهانی و بیخبر،
* غافلگیر شدن: (مصدر لازم) [مجاز] بهطور ناگهانی و بیخبر در حالتی پیشبینینشده قرار گرفتن،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.