معنی غازه رخ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
غازه رخ. [زَ / زِ رُ] (ص مرکب) روی به رنگ غازه:
سوزنیم مرد به اندازه... (شرم مرد)
تازه دل و غازه رخ و تازه...
سوزنی.
فرهنگ عمید
ویژگی کسی که غازه به گونههای خود مالیده باشد،
ویژگی آنکه گونههایی به رنگ غازه دارد،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه برخ خود غازه مالیده، آنکه صورتش غازه رنگ است.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.