معنی عیب گیری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عیب گیری. [ع َ / ع ِ] (حامص مرکب) عمل عیب گیر. عیب گیر بودن. عیب گرفتن. عیب شماری. عیب دیگران را نمایان کردن. رجوع به عیب گرفتن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر