معنی عموی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عموی. [ع َ م َ وی ی] (ع ص نسبی) منسوب به عَم ّ. رجوع به عم ّ شود. ج، عمویون. (از ناظم الاطباء). || منسوب به عمی و عم یعنی کوری. (از منتهی الارب). رجوع به عَم شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.