معنی عمر شطرنجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عمر شطرنجی. [ع ُ م َ رِ ش ِ رَ] (اِخ) ابن عبدالعزیز شطرنجی، مکنی به ابوحفص. وی شاعر و ادیب و از مقربان علیه دختر مهدی عباسی بود. و او رابه بازی شطرنج علاقه ای بسیار بود، لذا به این اسم ملقب گشت. وی در حدود سال 250 هَ.ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی از سمطاللاَّلی ص 517، و الاغانی ج 19 ص 69).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.