معنی عمرکی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عمرکی. [ع َ م َ] (اِخ) نام او را بصورت علی بن محمد بوفکی نیشابوری، و عمران بن علی بن محمد، و عمرکی بن علی بن محمد آورده اند. کنیه ٔ او ابومحمد بود و از اصحاب امام حسن عسکری (ع) به شمار می رفت. وی از محدثان قرن سوم هجری بود و «کتاب الملاحم » از آثار اوست. (از ریحانه الادب ج 3 ص 132).
عمرکی. [ع َ م َ] (اِخ) عمروبن محمد عمرکی. پیشوای طائفه ٔ محمره در جرجان. رجوع به عمرو عمرکی شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.