معنی عمدی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
عمدی. [ع َ] (ص نسبی) منسوب به عمد. باتعمد. تعمداً. از روی قصد. رجوع به عَمد شود.
فرهنگ معین
(عَ) [ع - فا.] (ص نسب.) منسوب به عمد، از روی قصد و نیت نسبت به عمل و رفتار خود. مق سهوی.
فرهنگ واژههای فارسی سره
خود خواسته
مترادف و متضاد زبان فارسی
بهعمد، تعمد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.