معنی عمادالدین سمنان... در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عمادالدین سمنانی. [ع ِ دُدْ دی ن ِ س ِ] (اِخ) (سید...) علاءالملک. وی از جمله کسانی بود که با نواب خواجه سعدالدین محمد ساوجی در آزار خواجه رشیدالدین طبیب همکاری کرد. و آنگاه که خواجه سعدالدین و دیگران به یاسا رسیدند، این سید عمادالدین سمنانی را مردم در سوم ذی حجه ٔ سال 711 هَ. ق. با کشیدن میل در چشمان او، نابینا کردند. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 193) (تاریخ گزیده ٔ حمداﷲ مستوفی ص 608).

عمادالدین سمنانی. [ع ِ دُدْ دی ن ِ س ِ] (اِخ) (خواجه...). مسعود سمنانی، ملقب به عمادالدین. وی از بزرگ زادگان سمنان بود و دیرزمانی وزارت امیر تیمور گورکانی را به عهده داشت. و در هنگامی که امیر تیمور گورکانی به محاصره ٔ بغداد اشتغال داشت این خواجه عمادالدین مسعود سمنانی به تیر یکی از دشمنان به قتل رسید. (از دستورالوزراء خوندمیر ص 341) (حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 ص 500 و 501) شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر