معنی علی طوسی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی طوسی. [ع َ ی ِ] (اِخ) ملقب به علاءالدین.متوفی در 860 هَ. ق. رجوع به علاءالدین طوسی شود.

علی طوسی.[ع َ ی ِ] (اِخ) ابن احمد اسدی طوسی. مکنی به ابونصر. شاعر مشهور. رجوع به اسدی (علی بن احمد...) شود.

علی طوسی. [ع َ ی ِ] (اِخ) ابن اسحاق طوسی. وی پدر خواجه نظام الملک و از عمال دیوان سلجوقیان بود و به سخاوت و کرم و مروت شهرت داشت. اما صاحب جامعالتواریخ جلالی گوید که پدر خواجه نظام الملک «محمد» نام داشت. (از حبیب السیرچ خیام ج 2 ص 494) (دستورالوزراء خوندمیر ص 150).

علی طوسی. [ع َی ِ] (اِخ) ابن عبداﷲبن سنان طوسی تیمی. مکنی به ابوالحسن. از بزرگان علمای کوفه. رجوع به طوسی (ابوالحسن علی...) و معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 229 شود.

علی طوسی. [ع َ ی ِ] (اِخ) ابن محمدبن رضابن محمدبن حمزه ٔ حسینی موسوی طوسی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن دفترخوان. ادیب و شاعر بود و در چهارم صفر سال 589 هَ. ق. در حماه متولد شد و سپس به اربل در بغداد سفر کرد و در چهارم ربیعالاَّخر سال 655 هَ. ق. درگذشت. او راست: 1- الطلایع. 2- کتاب شاهنار، که سوءالات و جوابهایی است به نظم بین دو حکم الهی و طبیعی. 3- مبارز الاقران فی تخمیس المعلقات، در مدح اهل بیت. 4- المجلی. 5- ناصرالحق. (از معجم المؤلفین از الوافی صفدی ج 12 ص 165 والنجوم الزاهره ٔ ابن تغری بردی ج 7 ص 57 و اعیان الشیعه ٔ عاملی ج 42 ص 26).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر