معنی علی حلبی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) متوفی درحدود سال 1022 هَ. ق. از مؤلفان بود. او راست: بغیه ذوی الاحلام باخبار من فرج کربه برؤیه المصطفی فی المنام. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 248).

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن ابراهیم بن احمدبن علی بن عمر حلبی قاهری شافعی، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. وی مورخ و فقیه و اصولی و نحوی و لغوی و صوفی بود و در سال 975هَ. ق. در مصر متولد شد و در آخر شعبان سال 1044 هَ. ق. در قاهره درگذشت. او را تألیفات بسیاری است که از آن جمله است: 1- انسان العیون فی سیرهالامین المأمون علیه الصلاه و السلام، در سه مجلد. 2- حاشیه برشرح ورقات، از جلال محلی. 3- زهرالمزهر فی مختصر المزهر، در لغت. 4- فرائدالعقود العلویه فی حل الفاظ شرح الازهریه، در نحو. 5- النصیحهالعلویه فی بیان حسن طریقه السادهالاحمدیه. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 3). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: التذکره ٔ طاهر جزائری. فهرس المؤلفین. خلاصهالاثر ج 3 ص 122. هدیهالعارفین ج 1 ص 755. فهرس الفهارس ج 1 ص 255. المخطوطات التاریخیه ص 45. فهرس دارالکتب المصریه ج 2 ص 145و ج 5 ص 45 و ج 6 ص 207. ایضاح المکنون ج 1. کشف الظنون ص 180. فهرس التیموریه ج 1 ص 93 و ج 3 ص 78. الکشاف ص 51. فهرس مخطوطات الزاهریه ج 6 ص 23. فهرس الازهریه ج 2 ص 498 و ج 6ص 206. فهرس الخدیویه ج 2 ص 141 و ج 3 و ج 4 و ج 5 و ج 6.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن ابی الفضل حسن بن ابی المجد، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علاءالدین حلبی شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِح َ ل َ] (اِخ) ابن صدقهبن علی بانقوسی حلبی مصری شافعی، ملقّب به علاءالدین. رجوع به علی بانقوسی شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِح َ ل َ] (اِخ) ابن عبدالعزیزبن ابی محمد خلیعی موصلی حلبی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی خلیعی شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن عبداﷲبن یوسف بیری حلبی، ملقّب به علاءالدین. رجوع به علی بیری شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن علی بن عبداﷲ حلبی حنفی، فقیه بود و نزد ابراهیم حلبی تحصیل کرد. وی در سال 967 هَ. ق. درگذشت. او راست: شرح ملتقی الابحر، درفروع فقه حنفی. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1814. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 746).

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن قاسم سعدی حلبی رامی. رجوع به علی رامی شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن محمدبن احمد سمنانی حلبی حنفی، مکنّی به ابوالقاسم. رجوع به علی سمنانی شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن محمدبن سعدبن علی بن عثمان بن اسماعیل بن ابراهیم جبرینی حلبی طایی شافعی، مشهور به ابن خطیب الناصریه و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علاءالدین. مورخ و مفسر و محدث بود و در سال 774 هَ. ق. در حلب متولد شد و در آنجا پرورش یافت و در نیمه ٔ ذیقعده ٔ سال 843 هَ. ق. درگذشت. او راست: 1- الدارالمنتخب فی تاریخ حلب. 2- سیرهالمؤید. 3- شرح حدیث ام زرع. 4- الطیبهالرائحه فی تفسیر الفاتحه. جبرینی منسوب است به «بیت جبرین الفستق » در حومه ٔ شرقی حلب. (ازمعجم المؤلفین ج 7 ص 200). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: الضوءاللامع سخاوی ج 5 ص 303. البدرالطالع شوکانی ج 1 ص 476. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 249. فهرس المخطوطات المصوره ٔ سید ج 2 ص 56. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 731. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 89.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن محمد وزان حلبی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی وزان شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن مصطفی دباغ حلبی شافعی، مشهور به میقاتی و مکنّی به ابوالفتوح. رجوع به علی میقاتی شود.

علی حلبی. [ع َ ی ِ ح َ ل َ] (اِخ) ابن منصوربن طالب حلبی، ملقّب به دوخلهو مشهور به ابن قارح و مکنّی به ابوالحسن. وی ادیب و راوی بود و بسیار از اشعار را از حفظ داشت. در سال 351 هَ. ق. در حلب متولد شد و مخارج زندگی او از راه تعلیم در شام و مصر تأمین می شد. او نامه ٔ مشهور به «رساله ابن القارح » را به ابی العلاء نوشت و ابوالعلاء جواب آن را که «رسالهالغفران » است، برای او نگاشت.یاقوت حموی گوید که: آخرین ملاقات من با علی بن طالب در سال 461 هَ. ق. در تکیت بود. رجوع به معجم الادباءیاقوت چ قاهره ج 15 ص 83 و چ مارگلیوث ج 5 ص 422 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری