معنی علی حریری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی حریری. [ع َ ی ِ ح َ] (اِخ) از عالمان اوایل قرن چهاردهم هجری بود. او راست: الاخبارالسنیهو الحروب الصلیبیه، که در سال 1329 هَ. ق. در قاهره به چاپ رسید. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 42. فهرس دارالکتب المصریه ج 5 ص 14).

علی حریری. [ع َ ی ِ ح َ] (اِخ) ابن حسین بن منصور حریری، مکنّی به ابوالحسن. وی متصوف و شیخ فقرای حریریه بود. اصل او حورانی و از قبیله ٔ بنی الزمان است. مادرش دمشقی بود و خود نیز در دمشق بزرگ شد. و با اینکه به زندقه و ارتکاب محرمات تجاهر می کرد، ادعای تصوف نیز داشت. و الملک الصالح چون این بشنید او را احضار کرد ولی وی فرار برگزید. و پس از دستگیری درسال 654 هَ. ق. در زندان درگذشت. و نجم بن اسرائیل قصیده ای نیکو در مرثیه ٔ او سرود. (از اعلام زرکلی بنقل از فوات الوفیات ج 2 ص 42. النجوم الزاهره ج 6 ص 359).

علی حریری. [ع َ ی ِ ح َ] (اِخ) ابن احمد حریری. شاعری از غلاه بود و نام او در دمیهالقصر باخرزی آمده است. (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 747 بنقل از نسمهالسحر فیمن تشیع و شعر ضیاءالدین).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر