معنی علی بدیهی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
علی بدیهی. [ع َ ی ِ ب َ] (اِخ) ابن محمد بدیهی، مکنّی به ابوالحسن. شاعر بغدادی، اصل او از شهرزور بود. و وی با صاحب بن عباد ارتباط داشت و او را در بدیهه گویی دستی توانابود لذا بدان منسوب گشت و این بیت مشهور از اوست:
اء تمنی علی الزمان محالا
أن تری مقلتای طلعه حر.
وی در حدود سال 380 هَ. ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی بنقل از یتیمهالدهر ج 3 ص 163. اللباب ج 1 ص 104).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.